زن جوان با مراجعه به شعبه 268 دادگاه خانواده پس از ارائه درخواست طلاق به قاضی گفت: آقای قاضی میخواهم از شوهرم جدا شوم. او مرد دیوانهای است و اصلا تعادل روحی و روانی ندارد. دو سال است که دارم با او زندگی میکنم ولی در این دو سال هیچ وقت امنیت نداشتم.
وی ادامه داد: مرتضی مرتب در حال دعوا کردن با من است و هر بار که با هم دعوایمان میشود شروع میکند به خودزنی کردن. او آنقدر خودش را میزند که از حال میرود. هربار که اعتراض میکنم، میگوید میخواهم آنقدر خودم را بزنم تا بمیرم و خونم بیفتد گردن تو. او دیوانه است و مرا هم دیوانه کرده است.
این زن در ادامه صحبتهایش گفت: میترسم که او واقعا خودش را بکشد و قتل او به گردن من بیفتد. دیگر تحمل این زندگی را ندارم. چند روز پیش هم مرتضی باز هم دعوا به راه انداخت و وقتی جر و بحثمان بالا گرفت خودش را کتک زد. آنقدر که مجبور شدم او را به بیمارستان برسانم. بعد از آن روز تصمیم گرفتم که به دادگاه بیایم و درخواست طلاق بدهم و خودم را نجات دهم.